سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند رابرای دانشش بزرگ بشمار و درگیری با وی را واگذار [امام کاظم علیه السلا] 
»» آیا او را می شناسید

 نام : گمنام

 شهرت : آواره

 شماره شناسنامه : جز آمار نیست

 تاریخ تولد : چند سال قبل از مرگ

 محل تولد : هیچ جا

 نام پدر : غم

 نام مادر : فرشته غم

 شغل : گدای محبت

 تحصیلات : ردی عشق

 جرم : به دنیا آمدن

 محکومیت : زندگی کردن

 پایان محکومیت : مرگ

  محل دفن : دو راهی آخرت ـ نرسیده به پل صراط

  آدرس : شهر غصه ـ خیابان بدبختی ـ کوچه تنهایی ـ کوی غم ـ پلاک نامعلوم

                     طبقه ی مفقود ـ واحد مرگ ـ اتاق جهنم !!!

  حالاپیدا کن پرتقال فروش را ؟

 




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسوی ( دوشنبه 86/11/22 :: ساعت 7:30 عصر )

»» سفر نامه شهید آوینی

 
اینجا گورستان بقیع است،‌ و این خاک
گنجینه‌دار فریادی است که قرنها ارباب جور آن را در سینه ما محبوس کرده‌اند، و هرچند اشک ما تاب مستوری نداشته است، اما این بار، این بغضی نیست که فقط با گریه باز شود، و این جراحت نه جراحتی است که با مرهم اشک شور التیام یابد.
حکایت بقیع ، حکایت غربت است ، غربت اسلام، و با که باید این راز را باز گفت که اسلام در مدینه‌النبی از همه‌جا غریب‌تر است؟
خطاب ما اینجا با عاشقان است، و با
درد آشنایان، که این حکایت را دیگر، هر دلی تاب شنیدن ندارد. ای چشم، خون ببار، تا حجاب از تو بردارند، و ببینی که این خاک گنجینه‌دار نور است و مدفن عشق و اینجا،‌ بقعه‌ای است از بقاع بهشت. و آن نفخه‌ای که در بهشت روح می‌دمد، از سینه این خاک برمی‌آید، چرا که اینجا مدفن کلیدداران بهشت است.
و اگر حجاب از گوشها و چشمها
بردارند، طنین ناله کروبیان را در ملکوت اعلی خواهد شنید، و خواهی دید که چگونه فرشتگان بال در بال جلوه‌های جاودانی رحمات خاص حضرت حق را بر این خاک گسترانیده‌اند.
ای بقیع، ای مطهر، ای رازدار صدیق صدیقه اطهر (س)، و ای هم‌نوای
مولا مهدی (عج) آن گاه که غریبانه، آنجا به زیارت می‌آید، ای بقیع مطهر، ای گنجینه‌دار نور، ای مدفن عشاق، و ای حکایت‌گر غربت، براستی این راز را با که باید گفت؛‌ که اسلام در مدینه‌النبی از همه‌جا غریب‌تر است؟
ای بقیع مطهر، منتظر باش،
اگر آنان توانستند، که نور را در حبس کشند، تو هم غریب خواهی ماند، ای بقیع، با ما سخن بگو، با ما، از رازهای سر به مهری که در سینه داری بگو.
ای بقیع، ای هم‌نوای مولا مهدی (عج) ای رازدار آن یار غریب، بگو آنجا چه می‌گذرد، هنگامی که او به زیارت قبور می‌آید؟
بگو، با ما بگو لابد صدای گریه غریبانه آن یار مضطر را هنگامی که بر غربت اسلام می‌گرید، شنیده‌ای؟
بگو، با ما بگو که حبیب ما،‌ در رازگویی‌های علی‌وار خویش، و در مناجاتهای سجادانه‌اش چه می‌گوید؟
ای تربت مطهر، ای آنکه بر
تربت تو، جا‌ی‌جای نشانه پای حبیب و اثر اشکهای غریبانه او باقی است .
اگر آنان توانستند، که برای همیشه شمس را در غربت غروب نگاه دارند، تو نیز غریب خواهی ماند.




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سیدموسوی ( شنبه 86/11/6 :: ساعت 12:31 صبح )

<      1   2      
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

کلامی گوهر بار از شهدا
تجملگرایی بر خلاف نظر ‏رهبر ‏انقلاب در ‏صداوسیما ترویج میشود
با سریالهای سکسی به ایران حمله کنید
[عناوین آرشیوشده]
 

>> بازدید امروز: 2
>> بازدید دیروز: 14
>> مجموع بازدیدها: 107507