این بنای استوار که هندسه آن الهی است و بنای آنهم با دست یک مرد الهی پایه ریزی شده و بقای آن نیز به پشتوانه یک ملت الهی است، استوار خواهد ماند، و مخالفان آن به اهداف خود نخواهند رسید.
*
*
این اهانت بزرگ، نتیجه آن قانون شکنیها و دل خوش کردن به تشویقهای رسانههای بیگانه بود و حالا که این خطاها و کارهای اشتباه انجام شده، برای پنهان کردن آن، به فلسفه بافی و استدلال تراشی روی آوردهاند.*
عدهای با شعار طرفداری از قانون، عمل خلاف قانون انجام میدهند، این عده شعار طرفداری از امام میدهند، اما کاری میکنند که نسبت به امام (ره) چنین گناه بزرگی انجام شود و دشمنان با خوشحالی براساس این اقدامات، تحلیل کنند و بعد هم برضد مصالح ملی و ملت ایران، تصمیم بگیرند. مشکل اصلی همین حرفها و عملهای فریبکارانه و غبارآلودگی فضا است.*
همه باید آرامش خود را حفظ کنند و بدانند کسانی که در مقابل ملت قرار گرفته اند، بی ریشه هستند و در برابر عظمت ملت ایران و انقلاب اسلامی توانایی ماندن نخواهند داشت.سالی که خاتمی 20 میلیون رای آورد راست های سنتی از این رای شوکه شده بودند چرا که یک اتفاق غافلگیر کننده باعث شد تا دوران راست سنتی در کشور به پایان برسد .
اما این اتفاق یک اتفاق کاملاً منطقی بود . مردم ایران در آن زمان انتخاب درستی داشتند . آنها از اشرافی گری و فاصله زیاد خود با حکومت خسته شده بودند . گفتن خیلی چیزها در مقابل رئیس جمهور آن زمان گناه و خیانت به نظام شمرده می شد .
فضای مذهبی بسته و افراطی
مردم منطقی بودند و محمد خاتمی را درست انتخاب کردند .
محمد خاتمی آمد و باعث شد آن فضای بسته مذهبی تبدیل به یک فضای باز اما افسار گسیخته ( حتی در بعضی جاها ضد مذهبی ) تبدیل شود که این با ذات مردم ایران در تضاد بود ( چیزی شبیه به کشف حجاب رضاخان ) . که البته قسمتی از این بر می گشت به عملکرد بد گذشته ( فضای بسته مذهبی ) و قسمتی از آن هم بر می گشت به بی تدبیری محمد خاتمی .
محمد خاتمی فقط حرف زد و حرف زد و حرف زد ... البته بعضی ها به قیافه او هم می نازیدند .
با دانشجویان و نخبگان رابطه بیشتری برقرار کرد و از قشر ضعیف و متوسط غافل شد . و بعد از 8 سال نتوانست فاصله خود با مردم را کم کند . طبقه بالا غنی تر شدند و طبقه پایین فقیر تر .
بعد از آن 8 سال ، احمدی نژاد آمد . بنده خدا قیافه نداشت . اما خیلی شبیه مردم بود .
رقابت سختی داشت . او بود و پولهای ملیاردی مقابل او .
احمدی نژاد خانه کوچکش را به نمایش گذاشت و رقیبش کاخ بزرگش را .
احمدی نژاد حرف دل مردم را می زد . همه با ناامیدی به او رای دادند . مگر می شود او در مقابل آن ؟
اما احمدی نژاد رای آور . چون مردم خواستند .
احمدی نژاد آمد اما این بار مردم فاصله ای بین خود و رئیس جمهور نمی دیدند . ( فاصله در حد صفر سانتی متر )
احمدی نژاد به همه جای کشور سرکشی کرد . با مشکلات مردم از نزدیک روبرو شد . و به حل مشکلات پرداخت . تهران و یا محروم ترین روستا برای او فرقی نداشت .
هدف او کمک به محرومان و مستضعفان عزت ایران و قطع دست مافیای قدرت و ثروت از اموال مردم بود .
اما مافیا ، هم قدرت داشت و هم ثروت . برای همین احمدی نژاد 4 سال سخت را پشت سر گذاشت .
اما احمدی نژاد دیگر در دل مردم خانه کرده بود . و این مردم بودند که سرنوشت 4 سال بعد را تعیین می کردند .
همان مردم محروم و مستضعف . همان مردم با ایمان و مخالف مافیای قدرت و ثروت . و این بار هم مردم خواستند ... و او را انتخاب کردند . این بار طرفداران 2 برابر مخالفین بودند . ولی این مسئله برای مخالفین باور کردنی نبود . مثل 2 خرداد 76 و کنار رفتن جناح راست سنتی که برای راستی ها باور کردنی نبود .
اما راستی ها بر خلاف اصلاحات پایبند به نظام بودند و تابع قانون پس نتیجه را قبول کردند .
اما اصلاحاتی ها پایبند به نظام نبودند . چرا ؟ چون قانون را قبول نکردند و صحبت از تقلب به میان آوردند .
به هر حال گرد و خاک تهمت تقلب روزی می خوابد و فقط بدنامی این افتضاح برای مخالفین می ماند . و مهره های سوخته ای که شاید می توانستند منشاء خدمت باشند .
به هر حا این را نباید از یاد برد که :
احمدی نژاد به خاطر عملکردش خود به تنهایی یک رسانه بود .
چه بخواهیم و چه نخواهیم او در دل مردم جا باز کرد . او به کسی توهین و بی احترامی نکرد اما مخالفانش فقط به فکر تخریب ، توهین و بی احترامی بودند . ( کمی فکر کنید یادتان می آید ) از ابتدا تا انتها . از آغاز کار تا به الآن .
آیا این انصاف بود ؟
به نظر شما اگر این تخریب ها و توهین ها نبود آن وقت رای احمدی نژاد چقدر بود ؟